عبدا... رضوی

جَلَّ جَنابُ الْحَقِّ عَنْ أنْ یَکونَ شَریعَةً لِکُلِّ وارِدٍ

عبدا... رضوی

جَلَّ جَنابُ الْحَقِّ عَنْ أنْ یَکونَ شَریعَةً لِکُلِّ وارِدٍ

خوش اومدین

 

عشقبازی کار هر شیاد نیست

این شکار دام هر صیاد نیست

عشق از معشوقه اول سر زند

تا به عاشق جلوه دیگر کند

تا به حدی بگذرد هستی از او

سر زند صد شورش و مستی از او 

 

 

با سلام

ممنونم از انتخاب شما

لطفاً از سایر وب+لاگ های اینجانب بازدید فرمائید.

در صورت امکان بنده را از نظرات خود آگاه کرده و با ارائه نظرات با ارزش خویش اینجانب را در اصلاح هر چه بیشتر در جهت ارتقاء وبلاگها یاری فرمائید. 

سپاسگذارم  

   

 

<<<  استاد دکتر علی شریعتی  >>>

<<<  حشره شناسی پزشکی  >>>

<<<  دنیای گجت و دیوایس  >>>

<<<  نظر سنجی  >>> 

 

<<<  تبریز  >>>  

 

 

 

 

تشکر

 

سلام

در این پست میخوام از افراد و دوستانی(مخصوصا جناب آقای مهدی نصرآبادی) که به اینجانب محبت دارند و در این وبلاگ یا سایر وبلاگهای خودشان نظر و پیشنهادات داده اند تشکر و قدردانی بکنم. باز هم منتظر نظرات ارزشمند شما هستم. 

 

در محضر استاد دینانی - 1

 

در محضر استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی  

 

  

 

  

سلام  

بعضی مواقع گذر زمان بسیار سریع می شود... و زمان گذشته شده بسیار مفید به فایده قرار می گیرد... برنامه معرفت(شبکه 4 - جمعه ها ساعت 19 - تکرار یکشنبه ها ساعت 16)می تواند از جمله آنها باشد. در سری برنامه های معرفت به بررسی معرفت دینی و اسلامی در منابع ایرانی و خارجی و چالش های پیرامون نظرات استاتید و بزرگان تاریخ فلسفه و عرفان ایران پرداخته می شود. ضمناً مجری این برنامه استاد لاریجانی می باشند که ایشان نیز استاد برجسته ای هستند. 

در برنامه این هفته استاد دینانی در ادامه بررسی مقالات و یادداشت های خواجه نصیر و در اشاره خواجه نصیر به موضوع لذت و درد از نظر ابن سینا پرداخته شد. 

انشاء ا... در اسرع وقت و در پست جداگانه ای  خلاصه ای از برنامه را تهیه و درج خواهم کرد. 

از کسانی که به این برنامه و مطالب آن علاقه دارند، خواهش می کنم نظرات و تفاسیر خودشان را در پستهای مد نظر قرار دهند. 

 

با تشکر

 

!!!

  

لطافت، نیرومندتر از سختی ...  

                                آب قوی‌تر از صخره ...  

                                              و عشق تواناتر از بی‌رحمی است ...  

                                                                                                    (هرمان هسه) 

 

عادت

 ... اینجا همه‌ٔ ماها روی قیر راه می‌ریم ... 

برای هر قدمی که بخوای برداری باید با بدبختی خودت رو از زمین بکنی ...  

همه هم عادت کردن ...  

( راه بی پایان - مجموعه  تلویزیونی  به کارگردانی همایون اسعدیان

 

من اشتباهی بودم ...

  

«چه دفاعی از خودم بکنم جناب قاضی من بی دفاعم... من شریف تربیت شدم من شریف بزرگ شدم... نه کسی منو می شناخت... نه کسی بنده رو می دید... نه ثروتمند بودم و نه هیچ چیز دیگر... همهٔ سهم بنده از زندگی کار کردن در زیر زمین ادارهٔ بایگانی بود لای پرونده ها... من ساده بودم من همه چیز رو باور می کردم، من با هیچ کس مخالفت نمی کردم... سرم به کار خودم بود و شریف بودم... من نمی خواستم به بانک برم، من نمی تونستم طبابت کنم، من نمی تونستم سرهنگ باشم، من نمی خواستم شعر بگم، من مقاومت کردم تا حد توانم... اما من توانم کم بود... بنده ضعیف بودم، برای خودم ضعیف بودم و برای دیگران... و من به همه احترام می گذاشتم... من به همه احترام می گذاشتم، و من شروع کردم به بازی کردن... و من شروع کردم به سرگرم شدن... و بعضی وقت ها یادم رفت که کجام... و همهٔ این هایی که می گند مال من نیست، حق من نیست... و من اشتباهی ام... من از اولش هم اشتباهی بودم... بله من یادم رفت که این ها مال من نیست و من اشتباهی ام، تقصیر من بود... تقصیر دیگران هم بود... اما خدایا تو شاهدی که من هیچ چیزی رو برای خودم برنداشتم.... من هیچ چیز رو توی جیبم نذاشتم... من از سهم کسی نزدم... من فقط اشتباهی بودم... خدایا تو شاهدی که من چیزی رو خراب نکردم... خدایا تو شاهدی که من کسی رو اذیت نکردم... من فقط اشتباهی بودم... چه دفاعی از خودم بکنم؟... من بی دفاعم... حالا من مانده ام و تقاص این همه اشتباه دیگران و بازیگوشی خودم... جناب قاضی من از هیچ کس توقعی ندارم... خدایا تو منو ببخش...من اشتباهی بودم !!!...» 

 

(حرفهای مسعود شصت چی، با بازی مهران مدیری، در سکانس آخر در دادگاه و در دفاع از خودش) 

 

تردید

 

 

میان همه ی چیزهای قطعی ... 

                                قطعی ترین اشان تردید است ... 

 

سادگی خیال

 

هاردی: فردا دم آفتاب اعداممون میکنن ...  

                                                لرل: کاش فردا ابری باشه ... 

 

نوس+تال+ژی

 

نوستالژی یعنی انکار ...  

                   انکار زمانِ دردناک فعلی ... 

 

اعتقاد

  

هیتلر آدم خطرناکی بود ...  

                                   به هر چه میگفت اعتقاد داشت ...